هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از زیبایی معشوق و دل‌باختگی خود سخن می‌گوید. او از نگاه‌های دیگران به معشوق گلایه می‌کند و از عشق و فراق خود می‌نالد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیمی مانند سفر، بیماری، و امید به لطف خداوند دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته در آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۸۴

چشم همه را بر گل روی تو نگاه است
انصاف بده دیده مارا چه گناه است

طوبی چکنم من که خرابم ز قد تو
سرو تو مگر کمتر از آن شاخ گیاه است

مگذر ز وداع من بیمار که امروز
دل عزم سفر دارد و جان بر سر راه است

آن خال ز نخدان که دل من به چه افکند
گر چاه دلم کند خود اندر ته چاه است

گیرم که بر افالک زند خیمه رقیبت
موقوف بیک شعله از این آتش و آه است

گر خضر بسر چشمه حیوان رسدش دست
مارا می کوثر بکف از دولت شاه است

اهلی که غلام تو بود زان خودش دان
گر نامه سفیدست و گر نامه سیاه است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.