هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، دیوانگی عاشقانه، رنج‌های عشق، و بی‌توجهی به دنیای مادی می‌پردازد. شاعر از زبان عاشقی سخن می‌گوید که در راه عشق، از عقل و زهد معمولی دور شده و به حریم کعبه و بتخانه به یک چشم نگاه می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به رنج‌های عاشقان و بی‌گانگی آنان با دنیای عادی دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'مست خون خویشتن' و 'رقص در آتش' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک صحیح دارند.

شمارهٔ ۲۹۲

نقد گنج کعبه جایش جز دل ویرانه نیست
حلقه بر در گو مزن زاهد که کس در خانه نیست

در حریم کعبه و بتخانه عاشق محرم است
هرکه با عاشق آشنا شد هیچ جا بیگانه نیست

سربسر احوال ما چون کوهکن جان کندن است
قصه صاحبدلان درد دل است افسانه نیست

همچو مجنون نوغزالی رام من هرگز نشد
چون کنم عقل معاشی با من دیوانه نیست

مست خون خویشتن چون مردم چشم خوردیم
مستی اهل نظر از ساغر و پیمانه نیست

تا سفال درد باشد جام زمزم گو مده
لذتی درمی پرستی نیست تا مردانه نیست

کس چو اهلی شمع من در خون گرم خود نکشت
رقص در آتش زدن جز شیوه پروانه نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.