هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر به توصیف معشوق و زیباییهای او میپردازد. او از چشمان، قامت، و جمال معشوق با عباراتی پراحساس و شاعرانه یاد میکند و احساسات عمیق خود را بیان مینماید. شاعر همچنین به تأثیر این زیباییها بر خود و دیگران اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۰۳
سرمه ره دردیده زان دارد که خاک پای اوست
هرکه را باشد ادب درچشم مردم جای اوست
شاخ گل را با چنان حسنی که از گل حاصل است
داغ حسرت بر دلش از قامت رعنای اوست
زان گنهکاری که با قدش بدعوی سروخاست
سایه بر خاک خجالت دایم از بالای اوست
آن بهشت حسن کز خوبی قیامت میکند
چون توان گفتن که در عالم کسی همتای اوست
چشم مست او بشوخی گرچه خونم می خورد
در درونم دل کباب از آتش سودای اوست
بی جمال او چه کار آید گلستان جهان
کاین چمن چشم و چراغش نرگس شهلای اوست
آنکه همچون نخل گل سرتاقدم خوبی بود
گر کشد اهلی بغم آنهم ز خوبیهای اوست
هرکه را باشد ادب درچشم مردم جای اوست
شاخ گل را با چنان حسنی که از گل حاصل است
داغ حسرت بر دلش از قامت رعنای اوست
زان گنهکاری که با قدش بدعوی سروخاست
سایه بر خاک خجالت دایم از بالای اوست
آن بهشت حسن کز خوبی قیامت میکند
چون توان گفتن که در عالم کسی همتای اوست
چشم مست او بشوخی گرچه خونم می خورد
در درونم دل کباب از آتش سودای اوست
بی جمال او چه کار آید گلستان جهان
کاین چمن چشم و چراغش نرگس شهلای اوست
آنکه همچون نخل گل سرتاقدم خوبی بود
گر کشد اهلی بغم آنهم ز خوبیهای اوست
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.