هوش مصنوعی: این متن بیانگر این است که برخی ویژگی‌ها و تغییرات در طبیعت و انسان‌ها غیرممکن یا بسیار دشوار است. به عنوان مثال، نمی‌توان با زور یا تلاش بی‌جا، شخصیت یا سرنوشت کسی را تغییر داد. همچنین، برخی چیزها مانند تربیت و اصلاح ذات‌الباطن، نیاز به شرایط خاصی دارند و بدون آن‌ها ممکن نیست. متن تأکید می‌کند که باید در برابر قضا و قدر تسلیم بود و رضا را پیشه کرد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، نیاز به تجربه و درک عمیق‌تری از زندگی و سرنوشت دارد که معمولاً با افزایش سن به دست می‌آید.

حکایت

یکی مرد درویش در خاک کیش
نکو گفت با همسر زشت خویش

چو دست قضا زشت رویت سرشت
میندای گلگونه بر روی زشت

که حاصل کند نیکبختی به زور؟
به سرمه که بینا کند چشم کور؟

نیاید نکوکار از بدرگان
محال است دوزندگی از سگان

همه فیلسوفان یونان و روم
ندانند کرد انگبین از ز قوم

ز وحشی نیاید که مردم شود
به سعی اندر او تربیت گم شود

توان پاک کردن ز زنگ آینه
ولیکن نیاید ز سنگ آینه

به کوشش نروید گل از شاخ بید
نه زنگی به گرما به گردد سپید

چو رد می‌نگردد خدنگ قضا
سپر نیست مربنده را جز رضا
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت مرد درویش و همسایهٔ توانگر
گوهر بعدی:حکایت کرکس با زغن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.