هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عتاب و ناز معشوق به عنوان نشانه‌ای از محبت یاد می‌کند و بیان می‌دارد که حتی قهر و خشم او نیز دوست‌داشتنی است. شاعر به کمال‌طلبی خود اشاره کرده و عشق را بالاترین مطلوب می‌داند. او از دوری یار می‌نالد اما آن را نیز زیبا می‌خواند. در پایان، شاعر از دل‌شدگی و رمز و رازهای عشق سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۱۲

عتاب و ناز تو با من ز غایت خوبی است
که قهر و خشم بتان شیوه های محبوبیست

من از کمال طلب همچو خضر می یابم
که آنچه می طلبم در کمال مطلوبیست

کنون که یار زما میرمید میدانیم
که زشت نامی ما در نهایت خوبیست

تو سایه کم مکن از سر مرا که سایه سرو
چه کار آید اگر نیز سایه طوبیست

سوی تو مرغ دل آمد حکایت از وی پرس
که رمزهای نهانی نه حرف مکتوبیست

گر آستان تو اهلی بدیده رفت مرنج
که کار عاشق درمانده آستان روبیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.