هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از عشق و دلتنگی سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هوای خوش و طبیعت زیبا بدون حضور معشوق برایش لذتی ندارد. او زیبایی معشوق را با گل و لاله مقایسه می‌کند و تأکید می‌کند که هیچکس مانند معشوق او کامل و زیبا نیست. شاعر همچنین از درد فراق و غم عشق می‌نالد و اشاره می‌کند که بدون معشوق، حتی بهار هم برایش خزان است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۳۱۶

هوا خوش است و مرا بی رخ تو دل خوش نیست
هوای خوش چکند هرکه خاطرش خوش نیست

گل جمال تو شد تا چراغ بزم افروز
چو لاله نیست دلی کز غمت در آتش نیست

اگر پری طلبم چون تو آدمی نبود
در آدمی نگرم چون تو کس پریوش نیست

بپوش بهر خدا زلف همچو ز نارت
که نیست هیچ مسلمان کزو مشوش نیست

بسر نرفت بهاری که بی تو اهلی را
خزان چهره بخون جگر منقش نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.