هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از درد و رنج عاشقانه و ناکامیهای عاطفی سخن میگوید. شاعر از غمهایش مینالد و یاد یار را عامل اصلی دردهای خود میداند. او به ناامیدی و نامرادی در عشق اشاره میکند و از سختیهای دلش میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غمانگیز است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۳۲۲
گردون که کین اهل نظر در نهاد اوست
اسباب نامرادی ما بر مراد اوست
ساغر بغیر داد مرا زهر غم دهد
پیش که داد یار برم دار داد ازوست
می خوردنم بیاد لبش بود وین زمان
خون دلی که میخورم آنهم بیاد اوست
امروز در دلم گرهی از غم است سخت
کو ناو کی که چشم دلم بر گشاد اوست
اهلی متاع او سخن است و درین زمان
چیزی که نارواست متاع کساد اوست
اسباب نامرادی ما بر مراد اوست
ساغر بغیر داد مرا زهر غم دهد
پیش که داد یار برم دار داد ازوست
می خوردنم بیاد لبش بود وین زمان
خون دلی که میخورم آنهم بیاد اوست
امروز در دلم گرهی از غم است سخت
کو ناو کی که چشم دلم بر گشاد اوست
اهلی متاع او سخن است و درین زمان
چیزی که نارواست متاع کساد اوست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.