هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و محبت سخن میگوید و از آتش نهفته در دل و کشت و کار محبت میگوید. شاعر از دام عشق و شوق و انتظار برای وصال مینویسد و از کیمیای عشق که خاک مزار را به زر تبدیل میکند، یاد میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند عشق و مرگ نیاز به درک بالاتری از زندگی و احساسات دارند.
شمارهٔ ۳۳۰
آن شمع گلرخان که رخش لاله زار ماست
طوفان آتشی است که در روزگار ماست
تا خوشه چین خرمن صاحبدلان شدیم
تخم محبت همه در کشت و کار ماست
زین آتش نهفته که در خاک میبریم
تا حشر لاله یی که دمد داغدار ماست
در دام عشق ما ز سر شوق میرویم
کانکس که صید ما کند اول شکار ماست
ما تشنه لب به مسجد و ساقی بمیکده
بر کف شراب کوثر و در انتظار ماست
اهلی بمال چهره زردی که زر شوی
زان کیمیای عشق که خاک مزار ماست
طوفان آتشی است که در روزگار ماست
تا خوشه چین خرمن صاحبدلان شدیم
تخم محبت همه در کشت و کار ماست
زین آتش نهفته که در خاک میبریم
تا حشر لاله یی که دمد داغدار ماست
در دام عشق ما ز سر شوق میرویم
کانکس که صید ما کند اول شکار ماست
ما تشنه لب به مسجد و ساقی بمیکده
بر کف شراب کوثر و در انتظار ماست
اهلی بمال چهره زردی که زر شوی
زان کیمیای عشق که خاک مزار ماست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.