هوش مصنوعی:
این شعر از حافظ، شاعر بزرگ فارسی، است که در آن به موضوعاتی مانند عشق، رنج، امید، و فلسفه زندگی پرداخته شده است. شاعر از بیگناهی خود میگوید، از آرزوهای بربادرفته سخن میراند، و به تفاوتهای ظاهری میان انسانها اشاره میکند. همچنین، به مفاهیمی مانند خاکساری، آبرو، و رحمت الهی پرداخته شده است. در پایان، شاعر از خوشحالی در میکده و امید به رحمت الهی سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات مانند 'میکده' و 'باده' ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
شمارهٔ ۳۳۸
مریز بی گنهم خون که جست و جویی
قیامتی و سیوالی و گفت و گویی هست
بزیر پای تو صد سر ز آرزو خاک است
بیا که در ما سرما نیز آرزویی هست
گمان مبر که به بیداری و جگر خواری
میان ما و سگت فرق جز بمویی هست
بخاک جرعه چه ریزی بروی من میریز
ز خاک اگر چه کمم آخر آبرویی هست
تویی که در خم چوگان چو ماه چاردهت
بهر کناره میدان شکسته گویی هست
بغیر من که چو خار از گل تو محرومم
بقدر خود همه را از تو رنگ و بویی هست
بکوی میکده دردی کشان خوشحالیم
خوشیم تا قدری باده در سبویی هست
هنوز با همه آلوده دامنی اهلی
ز ابر رحمت آن یار شست و شویی هست
قیامتی و سیوالی و گفت و گویی هست
بزیر پای تو صد سر ز آرزو خاک است
بیا که در ما سرما نیز آرزویی هست
گمان مبر که به بیداری و جگر خواری
میان ما و سگت فرق جز بمویی هست
بخاک جرعه چه ریزی بروی من میریز
ز خاک اگر چه کمم آخر آبرویی هست
تویی که در خم چوگان چو ماه چاردهت
بهر کناره میدان شکسته گویی هست
بغیر من که چو خار از گل تو محرومم
بقدر خود همه را از تو رنگ و بویی هست
بکوی میکده دردی کشان خوشحالیم
خوشیم تا قدری باده در سبویی هست
هنوز با همه آلوده دامنی اهلی
ز ابر رحمت آن یار شست و شویی هست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.