هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوعاتی مانند عشق، آزادی، بندگی، و درماندگی در مسیر معنوی می‌پردازد. با استفاده از استعاره‌هایی مانند خضر، طوطی، و صراحی، مفهوم فنا در عشق و رهایی از قیدوبندهای دنیوی را بیان می‌کند. همچنین، به تضاد بین خشک‌لب بودن عاشق و غرق بودن عالم در بارندگی اشاره دارد که نشان‌دهنده‌ی جدایی عارف از تعلقات مادی است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۳۴۴

در ره عشق از خضر هم زندگی واماندگی است
پیش صاحب مشربان مردن حیات و زندگی است

قصه طوطی شنیدی مردنست آزادیت
تا نمردی گردنت در زیر طوق بندگی است

چون صراحی جز مسکینی نکردی سربلند
سربلندی پیش ما مسکینی وا افکندگی است

عالمی در اشک باشد غرقه و ما خشک لب
کشت ما خشک است و عالم غرقه در بارندگی است

گل هزارش عاشق است اما از آن روی چو مه
صد هزارش انفعال و خجلت و شرمندگی است

در سر کوی تو اهلی عاشق درمانده است
گر بسوی کعبه رو میآرد از درماندگی است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.