هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق، دوستی و دشمنی، و مفاهیم دینی و اخلاقی سخن میگوید. شاعر از مصلحتاندیشی دوری میکند و به قضا و قدر الهی تسلیم است. همچنین، او از عشق به معشوق و تأثیرات آن بر دل و دین میگوید و در پایان به وفاداری و کهنگی رابطه اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی بیشتر نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده یا نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۳۷۴
عنان کار نه دردست مصلحت بین است
عنان بدست قضاده که مصلحت این است
به سر حسن تو ای مه نمیرسد همه کس
رخ تو آینه دیده خدا بین است
ز عارضت مژه خون فشان چه گل چیند
که ای چمن چو منش صدهزار گلچین است
بجان دوست که بهر تو دشمن خویشم
کمال دوستی و حد دشمنی این است
از آن دهان که بتنگ از حدیث تلخ آید؟
که تلخ گفتن او به ز جان شیرین است
نگاهدار دل ایشیخ دین پرست از عشق
که عشق روی بتان آفت دل و دین است
سگ در تو ز روز نخست شد اهلی
مرانش از در خود کاشنای دیرین است
عنان بدست قضاده که مصلحت این است
به سر حسن تو ای مه نمیرسد همه کس
رخ تو آینه دیده خدا بین است
ز عارضت مژه خون فشان چه گل چیند
که ای چمن چو منش صدهزار گلچین است
بجان دوست که بهر تو دشمن خویشم
کمال دوستی و حد دشمنی این است
از آن دهان که بتنگ از حدیث تلخ آید؟
که تلخ گفتن او به ز جان شیرین است
نگاهدار دل ایشیخ دین پرست از عشق
که عشق روی بتان آفت دل و دین است
سگ در تو ز روز نخست شد اهلی
مرانش از در خود کاشنای دیرین است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.