هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، تقدیر، رنج‌های زندگی، و نصیحت‌های پیران به جوانان می‌پردازد. شاعر از عشق و بلاهای آن سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که انسان در برابر تقدیر ناتوان است. همچنین، به بی‌فایده بودن نصیحت برای جوانان و نیاز به تسلیم در برابر غم اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات به موضوعاتی مانند رنج و تسلیم در برابر تقدیر می‌پردازند که ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۸۶

کس بخود دلبسته آنزلف چون زنجیر نیست
پای بند کس بجز سر رشته تقدیر نیست

گر ز تیغش رخنه یی درجان نشد تقصیر ماست
یکسر مو باری از مژگان او تصیر نیست

تیر باران بلا از بسکه آمد بر تنم
هر بن مویم که بینی بی نشان تیر نیست

گفتم آخر کم ز تکبیری اگر عاشق کشی
گفت قتل پشه یی را حاجت تکبیر نیست

دل گرفت از عالمم چون مرغ برخواهم پرید
بیش از اینم طاقت این خانه دلگیر نیست

پند پیران سود میدارد جوانانرا ولی
نوجوانان را سرو سودای پند پیر نیست

اهلی اندر دام غم تسلیم شو اندیشه چند
تا نگردی کشته در دام بلا تدبیر نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.