هوش مصنوعی: شاعر در این متن بیان می‌کند که با وجود اندوه و حزن ناشی از دوری یا بی‌توجهی معشوق، همچنان شادمان است. او از نگاه نکردن معشوق به خودش گلایه دارد، اما عشق و وفاداری خود را حفظ کرده است. شاعر معشوق را به خورشید و گل تشبیه می‌کند و برای او آرزوی پاکی و بی‌غباری می‌کند. در پایان، هشدار می‌دهد که در گردش جام زندگی، هم زهر هلاک و هم شهد شیرین وجود دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و شناختی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۳۹۳

شادم اگرچه خاطرم اندوهگین ازوست
کم شادی ییست این که دل من حزین ازوست

بر ما نظر بگوشه چشمی نمیکند
ما را اگرچه چشم وفا بیش ازین ازوست

او قصد کشتن از پی ناکامی ام کند
غافل ازین که کام دل من همین ازوست

در حسن کی به خرمن گل نسبتش رواست
خورشید من که خرمن خوشه چین ازوست

آن پاکدامن آینه اش بی غبار باد
کاین پاکدیده را نظر پاک بین ازوست

اهلی بهوش باش که در جام گردش است
زهر هلاک و دل طمعش انگبین ازوست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.