هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و عشق ناکام می‌گوید. او از گریه‌های بی‌پایان، امیدهای بربادرفته و فریب‌های معشوق سخن می‌گوید. همچنین، به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دل و جان خود اشاره می‌کند و در نهایت، رضایت به خواست معشوق را بیان می‌دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند ناامیدی و اندوه نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۲۶

چشم ز گریه خانه مردم پر آب کرد
طوفان اشک من همه عالم خراب کرد

گفتی لب مراست بدلها حق نمک
حقا که این نمک جگر من کباب کرد

ز امید می ز لعل تو مردیم در خمار
با ما شراب لعل تو کار سراب کرد

وصلت نصیب مردم بیدار شد ز بخت
مارا بعشوه نرگس مستت بخواب کرد

حسنت چراغ دیده و دل هر دو بر فروخت
کاری که کرد حسن تو کی آفتاب کرد

اهلی رضای دوست پسندد ز کام خود
از هرچه خوانده است همین انتخاب کرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.