۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۲۷

چو خستگان ز دردل گشاد می یابند
ز نا مرادی از این در مراد می یابند

ز باغ روی تو عشاق گل کجا چینند
همین بس است که بویی ز باد من یابند

ببین بگوشه چشمی که کشتگان غمت
بدین قدر دل خود از تو شاد می یابند

بتان شهر ببازار حسنت ای یوسف
متاع خوبی خود را کساد می یابند

ز سگ کم اند رقیبان بی ادب زان روی
که از سگان تو خود را زیاد می یابند

به کین اهلی از آن رو همیشه اند افلاک
که داغ مهر تواش در نهاد می یابند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.