هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از حافظ، بیانگر درد فراق و اشتیاق به وصال معشوق است. شاعر از تأثیرات عشق و هجران بر زندگی خود و دیگران سخن میگوید و از مفاهیمی مانند خیال، وصال، و حرام و حلال استفاده میکند تا احساسات عمیق خود را بیان کند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارند تا به خوبی درک شوند.
شمارهٔ ۴۳۸
هردل که جز خیال تو در وی مقام کرد
خلوتسرای خاص ترا وقف عام کرد
تا خون خلق بر لب لعلت حلال شد
آب حیات بر همه عالم حرام کرد
از نوش وصل جان فلک سوختم زرشک
آخر بزهر هجر عجب انتقام کرد
مرغان این چمن همه آزاده خاطرند
سودای سنبل تو مرا مرغ دام کرد
ساقی بپوش جام می از چشم خرقه پوش
کان چشم شور بدنگهی سوی جام کرد
در دور آفتاب جمالت که خلق سوخت
فرخنده طالعی است که صبحی بشام کرد
اهلی که فرق تا قدمش سوختی چو شمع
آخر خیال وصل تو از فکر خام کرد
خلوتسرای خاص ترا وقف عام کرد
تا خون خلق بر لب لعلت حلال شد
آب حیات بر همه عالم حرام کرد
از نوش وصل جان فلک سوختم زرشک
آخر بزهر هجر عجب انتقام کرد
مرغان این چمن همه آزاده خاطرند
سودای سنبل تو مرا مرغ دام کرد
ساقی بپوش جام می از چشم خرقه پوش
کان چشم شور بدنگهی سوی جام کرد
در دور آفتاب جمالت که خلق سوخت
فرخنده طالعی است که صبحی بشام کرد
اهلی که فرق تا قدمش سوختی چو شمع
آخر خیال وصل تو از فکر خام کرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.