۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۶۲

مجنون شوم و وارهم از بوالهوسی چند
باشد که برآرم بفراغت نفسی چند

مردن به ازین زندگی تلخ که بینم
بر شکر عیسی نفسان خرمگسی چند

باشد که نسیمی وزد از جانب لیلی
تا از ره مجنون ببرد خار و خسی چند

هرگز دم وارستگی از کس نشنیدیم
مرغی دو سه دیدیم اسیر قفسی چند

اهلی ز حریفان جهان قطع نظر کن
آدم شو و بگریز ازین هیچکسی چند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.