هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و ستایش معشوق سخن میگوید. شاعر با بیانهای مختلف، از جمله تشبیه معشوق به قبله و شاه حسن، عشق خود را نشان میدهد. همچنین، از زیانهای عشق و سودای آن میگوید و در نهایت، به وجود آوردن و عدم معشوق در زندگی خود اشاره میکند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات نیاز به تفسیر و دانش ادبی دارند که مناسب سنین بالاتر است.
شمارهٔ ۴۶۹
فلک بدور تو طفلی که در وجود آورد
کجا به مسجد و محراب سر فرود آورد
کسی که قبله گهش آن دو طاق ابرو شد
نهاد سر بزمین و ترا سجود آورد
دلم که کرد ز سودای عقل جمله زیان
زیان او همه از عشق رو بسود آورد
تو شاه حسنی و مهمان عاشق درویش
مرنج از آنکه می و نقل دیر و زود آورد
کباب کن دل و خونش تو می برغبت خور
که ناتوان تو در خانه آنچه بود آورد
فغان که مطرب مجلس ز نشتر مضراب
خراش در رگ و جان از خروش عود آورد
مرا چو صورت آیینه روی او اهلی
هزار بار عدم کرد و در وجود آورد
کجا به مسجد و محراب سر فرود آورد
کسی که قبله گهش آن دو طاق ابرو شد
نهاد سر بزمین و ترا سجود آورد
دلم که کرد ز سودای عقل جمله زیان
زیان او همه از عشق رو بسود آورد
تو شاه حسنی و مهمان عاشق درویش
مرنج از آنکه می و نقل دیر و زود آورد
کباب کن دل و خونش تو می برغبت خور
که ناتوان تو در خانه آنچه بود آورد
فغان که مطرب مجلس ز نشتر مضراب
خراش در رگ و جان از خروش عود آورد
مرا چو صورت آیینه روی او اهلی
هزار بار عدم کرد و در وجود آورد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.