۱۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷۴

چو دل به وصل دهم جوریار نگذارد
چو یار رحم کند روزگار نگذارد

کنار من فلک از گریه زان کند جیحون
که آرزوی دلم در کنار نگذارد

تو غنچه لب چو شکفتی ز دست من رفتی
چو گل شکفت کس اورا بخار نگذارد

سموم هجر تو خواهد که تشنه لب میرم
مگر برحمت خود کردگار نگذارد

به بی قراری اهلی رقیب کرده قرار
ولی فلک همه بر یک قرار نگذارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.