هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از عشق به معشوق و درد دوری از او می‌نالد و از رقیبی ستمگر شکایت می‌کند. او به تأثیر عمیق نگاه معشوق اشاره می‌کند و امیدوار است که گرمای عشق، چراغ بختش را روشن کند. همچنین، شاعر از بی‌خبری معشوق از حال خود و آتشی که در او شعله‌ور است، اظهار نگرانی می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و شکایت از رقیب نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۴۸۶

به خاک مرده اگر برق عشق برگیرد
چراغ مرده دگر زندگی ز سر گیرد

گذر به کوی تو چون آورم ز جور رقیب
که او سگی است که بر صید رهگذر گیرد

کسی که یک نظرت دید بی تو کی ماند
مگر که نقش جمال تو در نظر گیرد

چراغ بخت که روشن ندیده ام هرگز
بود که از دم گرم تو شمع درگیرد

چو برهمن حذرش نیست ز آتش دوزخ
کجا ز آتش خوی بتان حذر گیرد

مباش بی خبر از حال خود چنان اهلی
که در تو آتش آن شمع بی خبر گیرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.