هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق، ناامیدی و رنجهای عاطفی سخن میگوید. او از بیاعتنایی معشوق، تلخی عشق و ناتوانی در درمان زخمهای دل مینالد و آرزو میکند کسی در دام چنین عشقی گرفتار نشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۴۸۷
نیاز من نخرد کس، که کس فقیر مباد
بناز حسن فروشان کسی اسیر مباد
به نیم ذره نکرد اعتبارم آن خورشید
به چشم یار کسی اینچنین حقیر مباد
دو دیده بر سر دل شد چو پیر کنعانم
بلای عشق جوانان وبال پیر مباد
هلاک کرد مرا خشم و ناز آن بدخو
کسی خزاب بتان بهانه گیر مباد
علاج زخم دل خود چه میکنی اهلی
جراحت دل عاشق دوا پذیر مباد
بناز حسن فروشان کسی اسیر مباد
به نیم ذره نکرد اعتبارم آن خورشید
به چشم یار کسی اینچنین حقیر مباد
دو دیده بر سر دل شد چو پیر کنعانم
بلای عشق جوانان وبال پیر مباد
هلاک کرد مرا خشم و ناز آن بدخو
کسی خزاب بتان بهانه گیر مباد
علاج زخم دل خود چه میکنی اهلی
جراحت دل عاشق دوا پذیر مباد
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.