هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین درباره عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن است. شاعر از جفاهای معشوق و دردهای عشق می‌نالد و از نگاه خونخوار و بی‌رحم او شکایت می‌کند. در عین حال، به رهایی از این عشق و ترک آن نیز اشاره می‌شود.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی پیچیده، درد عشق و رنج‌های عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعر (مانند "نرگس خونخوار" و "پاره پاره دل") ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۴۹۵

هرکس که چشم مست تو نظاره میکند
مژگان بصد سنان جگرش پاره میکند

جاییکه صد هزار سر افتاده هر طرف
در آن میان که زخم مرا چاره میکند؟

رحمی بکن بمردم عالم که هر که هست
فریاد از آن دو نرگس خونخواره میکند

تا ننگرند روی تو چاووش غیرتت
خلق از وجود در عدم آواره میکند

من خود ننالم از تو بجور و جفا ولی
داد از ستم که بخت ستمکاره میکند

شیرین برفت از نظر و کوهکن هنوز
چون صورت ایستاده و نظاره میکند

اهلی که پاره پاره دل از خویش میبرید
این بار ترک خویش به یکباره میکند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.