۱۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱۵

گرم چو شمع برد یار سر چه خواهد شد
بغیر از آن که بمیرم دگر چه خواهد شد

بیک نگاه تو از قید جان توان رستن
اگر نگاه کنی اینقدرچه خواهد شد

مبند در بمن ای گلشن جمال که من
گدای یک نظرم یک نظر چه خواهد شد

من از تو روی نتابم ز بیم رسوایی
چنانکه من شده ام زین بتان بتر چه خواهد شد

مدار دست ز زنار زلف او اهلی
اگرچه دین ببرد گو ببر چه خواهد شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.