هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از محرومیت و بخت بد خود می‌نالد و بیان می‌کند که هیچ دلی به سخت‌دلی او نیست. او از سوختن جگر و ناتوانی در ابراز عشق می‌گوید و آرزو می‌کند که کسی مانند او سیاه‌بخت نباشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و حزن‌انگیز است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است تأثیر منفی بر روحیه آن‌ها بگذارد.

شمارهٔ ۵۱۷

محرومی ما جز گنه بخت نباشد
ورنی دل کس نیز چنین سخت نباشد

گر در سر و سامان زدم آتش مکنم عیب
آنرا که جگر سوخت غم رخت نباشد

هرگز نپذیرد رقم نقش محبت
هر سینه که چون آینه یک لخت نباشد

از شوق تو در سر هوس خاک نشینی است
آنرا که سر تاج و دل تخت نباشد

از تیرگی بخت شدی اهلی از او گم
یارب که کسی چون تو سیه بخت نباشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.