۱۶۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲۷

اطیفه عجب از غمزه نرگست دادند
که عالمی کشد و خاطری برنجاند

خراب مستی آن عاشقم که در گامش
چو جرعه یی بفشانند جان برافشاند

ز باد فتنه میان من و فرج گرد است
سفال باده بیاور که گرد بنشاند

به خاک میدکده تنها نه من فرو ماندم
که صدهزار چو قارون بخود فروماند

ندانم از در دلها چه یافتی اهلی
که همتت دو جهان را بهیچ نستاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.