هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از درد عشق و جدایی سخن میگوید. شاعر از دل مجروح و غمهایش مینالد و به دنبال آرامش در عشق و معنویت است. همچنین، به مفاهیمی مانند صبر، انصاف، و رهایی از رنجها اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و رنج نیاز به درک و تجربه عاطفی بیشتری دارد.
شمارهٔ ۵۵۰
بهر جان قصد تو گر بر دل مجروح بود
جان به شکرانه دهد هر که سبکروح بود
مردم ای مرهم دل عاقبت انصاف بده
دل من تا بکی از داغ تو مجروح بود
در چنین بحر بلا مردمک دیده بس است
که بطوفان غم آسوده تر از نوح بود
در مسجد همه وقتی نگشایند به خلق
در میخانه عشق است که مفتوح بود
جان من با تو توان نسبت شخصی کردن
که سرا پای وجودش همه از روح بود
حال اهلی که چه شمع از غم دل میسوزد
گر نیاید بزبان پیش تو مشروح بود
جان به شکرانه دهد هر که سبکروح بود
مردم ای مرهم دل عاقبت انصاف بده
دل من تا بکی از داغ تو مجروح بود
در چنین بحر بلا مردمک دیده بس است
که بطوفان غم آسوده تر از نوح بود
در مسجد همه وقتی نگشایند به خلق
در میخانه عشق است که مفتوح بود
جان من با تو توان نسبت شخصی کردن
که سرا پای وجودش همه از روح بود
حال اهلی که چه شمع از غم دل میسوزد
گر نیاید بزبان پیش تو مشروح بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.