هوش مصنوعی: این شعر از عشق و دشواری‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از ناشناخته ماندن احساسات و حالات معشوق نزد دیگران شکایت دارد و از بی‌وفایی احتمالی یار می‌ترسد. او همچنین به درد دل و بی‌خوابی ناشی از عشق اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی در شعر وجود دارد که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند بی‌وفایی و غم نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۵۶۹

کس عشوه خونخواری او را نشناسد
کس دشمنی و یاری او را نشناسد

از بسکه رخ از عربده افروخته چون گل
کس مستی و هشیاری او را نشناسد

درمان دل خسته بعمدا نکند یار
آن نیست که بیماری او را نشناسد

بیداری چشم از غم دل بود همه شب
دل چون حق بیداری او را نشناسد

ترسم که وفایی نکند یار به اهلی
چون قدر وفا داری او را نشناسد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.