هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عارفانه از عشق نافرجام و رنجهای عاشق سخن میگوید. شاعر از بیقراری دل، بیوفایی معشوق، و دردهای عشق شکایت میکند و با تصاویری مانند «خون عاشق» و «دار عبرت»، عمق رنج خود را نشان میدهد. در عین حال، با اشاره به مفاهیمی مانند «صبح حشر» و «آب خضر»، بعد عرفانی شعر نیز پررنگ میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی تصاویر مانند «خون عاشق» و «دار عبرت» ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
شمارهٔ ۵۸۰
بقرار یک نظر دل ز تو چون کنار گیرد
تو مگر بجان در آیی که کسی قرار گیرد
تو چنین بخون عاشق چو می شبانه نوشی
بصباح حشر ترسم که ترا خمار گیرد
بکشی به جورم آنگه بکشی به دار عبرت
بتوهر که عشق ورزد زمن اعتبار گیرد
تو بلطف آب خضری من اگر چه تشنه سوزم
نزنم نفس مبادا که دلت غبار گیرد
مژه را گشاد اهلی ندهد بگریه لیکن
چکند که سیل خون را سر ره بخار گیرد
تو مگر بجان در آیی که کسی قرار گیرد
تو چنین بخون عاشق چو می شبانه نوشی
بصباح حشر ترسم که ترا خمار گیرد
بکشی به جورم آنگه بکشی به دار عبرت
بتوهر که عشق ورزد زمن اعتبار گیرد
تو بلطف آب خضری من اگر چه تشنه سوزم
نزنم نفس مبادا که دلت غبار گیرد
مژه را گشاد اهلی ندهد بگریه لیکن
چکند که سیل خون را سر ره بخار گیرد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.