هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از رسیدن بوی خوش معشوق و انتظار دیدار او سخن می‌گوید. شاعر از دوری معشوق رنج می‌برد و با یاد او زنده است. او از معشوق می‌خواهد که بازگردد، زیرا صبرش به پایان رسیده و مرگ در کمین است. همچنین، اشاره‌ای به قدرت کلام معشوق و اثر سحرآمیز آن دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همچنین اشاره به مرگ و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

شمارهٔ ۶۰۵

قاصد رسید و بوی خوشی باز میرسد
وین بوی خوش زیار سرافراز میرسد

ای از دو دیده دور چنان در دل منی
کز لب گشودنت بمن آواز میرسد

من زنده ام ببوی تو کز زلف عنبرین
بوی خوشت ز هند به شیراز میرسد

بازآ که گر تو باز نیایی ز اوج ناز
کی مرغ روح را بتو پرواز میرسد

بازآ که نیست صبرم و گر صبر هم بود
ناگاه مرگ خانه برانداز میرسد

کی بو صبا ز غنچه مکتوب ما برد
کاین راز سر بمهر به همراز میرسد

اهلی، ترا ز لعل لب آن مسیح دم
سحر سخن بپایه اعجاز میرسد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.