هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از هجران معشوق و درد عشق شکایت دارد و با استفاده از تصاویر زیبا مانند یوسف، پری، و تیرهای مژه‌ها، احساسات خود را بیان می‌کند. او همچنین به مقایسه‌های مختلفی مانند بهشت و دوزخ، و رنج‌های مشترک عاشقان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌های به کار رفته نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

شمارهٔ ۶۱۶

مرا ز هجر بهشتی رخی بجان دارد
چنین بهشت خوشی دوزخی چنان دارد

در آبه و بازار سر سرکشان بشکن
که سرو ناز بسی سر بر آسمان دارد

از آن ملاحت و خوبی چو یوسفش رشک است
پری چه حسن فروشد چه حد آن دارد

شهید تیر ترا گرچه نی دمید از گل
هنوز از آن مژه صد تیر در کمان دارد

جراحت من و مجنون کسی ز هم نشناخت
که زخم تیر بتان جمله یک نشان دارد

نگفته سوز دلم جمله خلق میدانند
تو گفتی آتش سودای ما زبان دارد

اگرچه هر رگ اهلی ز عشق جانی یافت
یکی برون نبرد گر هزار جان دارد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.