هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و دلتنگیهای خود میگوید و از تأثیرات عمیق این احساسات بر زندگی خود سخن میراند. او از سایههای غم، بیقراری، آه سوزان و ناامیدی در مسیر عشق و زندگی یاد میکند و تأکید دارد که این اندوه سرانجام مانند پسته، دلش را میشکافد. همچنین، او از انتظار کشیدن و امید به بهبودی شرایط میگوید، اما در نهایت، آتش غم و آهش را حتی به دوزخ تشبیه میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و احساسات سنگین ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۶۴۴
سایه کی بر خاک من آن سر و چالاک افکند
شمع از آن نبود که هرگز سایه بر خاک افکند
من در عمری ز دلتنگی ندارم خنده یی
عاقبت چون پسته این غم بر دل چاک افکند
تا بکی گرد رهت باد از جبین من برد
کی بود کاین طوطیا در چشم نمناک افکند
دوزخی گردد هر آن منزل که من منزل کنم
بسکه آهم آتشی در خاک و خاشاک افکند
با چنین آه جر سوزی که اهلی میکشد
گر نیابد کام خود آتش با افلاک افکند
شمع از آن نبود که هرگز سایه بر خاک افکند
من در عمری ز دلتنگی ندارم خنده یی
عاقبت چون پسته این غم بر دل چاک افکند
تا بکی گرد رهت باد از جبین من برد
کی بود کاین طوطیا در چشم نمناک افکند
دوزخی گردد هر آن منزل که من منزل کنم
بسکه آهم آتشی در خاک و خاشاک افکند
با چنین آه جر سوزی که اهلی میکشد
گر نیابد کام خود آتش با افلاک افکند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.