۱۲۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵۰

صید دست آموزم و قدرم نمیدانی چه سود
میزنی سنگم چه بگریزم پشیمانی چه سود

اینزمان آیینه بی گر دست بنما روی دل
ورنه آنروزی که گردش گرد بنشانی چه سود

بر فقیران چون گشایی گوشه چشم از کرم
گر گره بر روزنی از چین پیشانی چه سود

منکه عمری سوده باشم چهره بر خاک رهت
گر بدامن گردی از رویم بیفشانی چه سود

اهلی لب تشنه آنساعت که جان دور از تو داد
جان من سر تا قدم گر آب حیوانی چه سود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.