هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ غم و اندوه ناشی از فراق و دوری از معشوق است. شاعر بیان می‌کند که بدون حضور معشوق، هیچ لذت و آرامشی وجود ندارد و حتی زیبایی‌های طبیعت مانند بهار و باغ نیز در غم فراق رنگ می‌بازند. شاعر از درد فراق می‌نالد و تأکید می‌کند که عاشق بدون معشوق نمی‌تواند شاد باشد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، پرداختن به مفاهیمی مانند غم و فراق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۶۵۲

کس از فراغ تو عیش و فراغ را چکند
می طرب چه خورد گشت باغ را چکند

کجا فراغ بود بی رخ تو عاشق را
وگر فراغ بود هم فراغ را چکند

به نوبهار نشاط است باغ و صحرا خوش
خزان رسیده غم باغ و راغ را چکند

دماغ کشته غم را بخور عود چه سود
شنید غمزده عطر دماغ را چکند

غبار غم بزبان گر نیاورد عاشق
چو شمع در غم او سوز و داغ را چکند

ز مهر روی تو اهلی چو شمع شب همه شب
بسوز و گریه خوش است او فراغ را چکند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.