هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند پیری و جوانی، عشق و دل‌بستگی، و درد و رنج عاطفی می‌پردازد. شاعر از گذر زمان و از دست دادن جوانی شکایت دارد و به عشق مجنون‌وار و پریشانی‌های ناشی از آن اشاره می‌کند. همچنین، او از گوش ندادن به نصایح و گرایش به موسیقی و ذکر معشوق سخن می‌گوید و در نهایت، مرگ دل را تنها درمان دردهای عاطفی می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، اشاره به موضوعاتی مانند مرگ و درد عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۷۰

به پیری چو نجوانان تا کیم دل مست می باشد
جوانی تا به پیری پیری آخر تا بکی باشد

سخن با کس نمیگویم نفس از من نمی خیزد
مگر در مجلس جمعی که آنجا ذکر وی باشد

ز فرمان دل مجنون پریشانند اهل دل
پریشانی کشد آن حی که مجنون میر حی باشد

چو قولت نشنوم ناصح نصیحت هر نفس تا کی
بهل تایکنفس گوشم بقول چنگ و نی باشد

ز داغ لاله رخساران بمردن دل بنه اهلی
که جز مردن دل ما را دوای درد کی باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.