۱۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۸۶

گر آه کشم آن سگ کویم بسر آید
کز آه من سوخته بوی جگر آید

از ضعف چنانم که اگر ناله کشد دل
بیهوش شوم تا نفسی چند بر آید

دایم برهت پیش صبا دیده گشایم
باشد که دمی گردی از آن رهگذر آید

از درد تو چون ناله کنم خلق بگریند
هر ناله که از درد بود کار گر آید

جایی که کشی تیغ پی قتل محبان
اهلی اگرش ره بود اینجا بسر آید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.