هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه از عشق و رنجهای آن سخن میگوید. شاعر از درد عشق و اشتیاق به معشوق مینالد و بیان میکند که عشق واقعی نیازمند فداکاری و گذشتن از خود است. او همچنین به زیباییهای عشق اشاره میکند و اینکه عشق میتواند حتی زشتترین چیزها را زیبا کند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و فداکاری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۶۸۸
آگه از شمع رخش هم عاشقی چون من شود
هر کجا در گیرد آتش سوزاو روشن شود
یارمیباید که باشد، خانه گو ویرانه باش
زانکه گر گلخن بود از روی او گلشن شود
عشقبازان را بدل باری که خوانندش بلا
دانه مهری بود پرورش خرمن شود
شوخ خونخواری که هر کس دید آهی میکشد
آه از آنجانی که آن خونخواره را مسکن شود
گرتنت سوزد چو شمع از عشق اهلی غم مخور
عاشق آزاده کی هرگز اسیر تن شود
هر کجا در گیرد آتش سوزاو روشن شود
یارمیباید که باشد، خانه گو ویرانه باش
زانکه گر گلخن بود از روی او گلشن شود
عشقبازان را بدل باری که خوانندش بلا
دانه مهری بود پرورش خرمن شود
شوخ خونخواری که هر کس دید آهی میکشد
آه از آنجانی که آن خونخواره را مسکن شود
گرتنت سوزد چو شمع از عشق اهلی غم مخور
عاشق آزاده کی هرگز اسیر تن شود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.