هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و دلدادگی سخن می‌گوید، با اشاراتی به مفاهیمی مانند وصال، نومیدی، درد عشق، و رهایی از رنج‌ها. شاعر از عشق به عنوان نیرویی متحول‌کننده یاد می‌کند که می‌تواند انسان را از حالت حیوانی به کمال انسانی برساند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و تمثیل‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۶۹۵

هرچند بیخم میکنی، وصلت گرم خرم کند
بازم نهال زندگی پا در زمین محکم کند

شد با من مجنون صفت آهوی چشمت آشنا
این آشنایی آخرم بیگانه از عالم کند

در کعبه کویش دلا از راه نومیدی درآ
گر در حریم حرمتش محرومیت محرم کند

مخمور غمرا دردسر از پند خلق افزون شود
ساقی سر خم برگشا تا درد سرها کم کند

ایغافل از عشق بتان کز خورد و خواب آسوده یی
حیوان صفت می بینمت عشقت مگر آدم کند

زخم دل عشاق را خاک لحد مرهم بود
خاکش بسر هر دل کهاو زخم ترا مرهم کند

ترک دل و جان ای صنم اهلی بعشقت کرده است
او مانده است و ترک دین گر بت تویی آنهم کند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.