۱۴۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۰۹

فیروزی بخت همه کس لعل تو بخشید
فیروزه ما بود که هرگز ندرخشید

چشم همه بر راه تو بازاست و تو از ناز
یکچشم زدن رو ننمایی چو مه عید

هرچند که دوری ز نظر یاد وصالت
هرگز نظری از دل ما دور نگردید

بی داغ محبت نتوان رفت ز عالم
خوش وقت کسی کز چمن عمر گلی چید

جان بنده خلق خوش ساقی است که هرگز
از بی ادبی های من مست نرنجید

اهلی رسی از عشق مجازی به حقیقت
گر یار به تحقیق شناسی نه بتقلید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.