هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از درد عشق، فراق و رنجهای دل سخن میگوید. شاعر از خیالهای باطل، غم عشق، و تأثیر عمیق معشوق بر زندگی خود مینویسد. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق، قبله جان، و مقایسههایی مانند مجنون و عاقل اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربههای عاطفی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از اصطلاحات و تشبیهات برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۷۱۶
مرا تصور وصلت خیال باطل بود
بجز تصور باطل دگر چه حاصل بود
غم تو در دل من صد هزار عقده فکند
اجل گشود گره ورنه کار مشکل بود
نسیم عشق اگر پرده در شد ای غنچه
چو گل بجلوه گری هم دل تو مایل بود
بیک نظر ز رخت شد خراب ناصح من
طبیب درد من از حال خویش غافل بود
نگار قبله جان بود و مدعی نشناخت
سجود قبله جان کرد هرکه مقبل بود
بسوخت روز سیاهم کجا شد آن شبها
که شمع روی تو ما را چراغ محفل بود
رسید درد تو اهلی ز عشق او جایی
که با وجود تو مجنون حریف عاقل بود
بجز تصور باطل دگر چه حاصل بود
غم تو در دل من صد هزار عقده فکند
اجل گشود گره ورنه کار مشکل بود
نسیم عشق اگر پرده در شد ای غنچه
چو گل بجلوه گری هم دل تو مایل بود
بیک نظر ز رخت شد خراب ناصح من
طبیب درد من از حال خویش غافل بود
نگار قبله جان بود و مدعی نشناخت
سجود قبله جان کرد هرکه مقبل بود
بسوخت روز سیاهم کجا شد آن شبها
که شمع روی تو ما را چراغ محفل بود
رسید درد تو اهلی ز عشق او جایی
که با وجود تو مجنون حریف عاقل بود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.