۱۷۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۱۸

هرگز از کوی تو کس دور بشمشیر نشد
هرگز از دیدن دیدار تو کس سیر نشد

گام بر سبزه باغ طربش باد حرام
هرکه در راه وفا بر سر شمشیر نشد

صید نخجیرگه عشق به کامی نرسید
تا به چابک صفتی در دهن شیر نشد

دست ساقی بکرم در همه وقت است بلند
هرگز از دور فلک دست کرم زیر نشد

زود رفت از بر ما یار و دل اهلی زار
سوخت از دوری او گرچه بسی دیر نشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.