هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به موضوع عشق، آزادی از قید و بندهای دنیوی، و وحدت وجود میپردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی آزادکننده سخن میگوید و بر بیتفاوتی به ظواهر دنیوی مانند می، سبحه، و سجاده تأکید دارد. همچنین، اشارهای به وحدت کعبه و بتخانه دارد که نشاندهنده نگاه عرفانی به وحدت در کثرت است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات مانند مینوشی و بتپرستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۷۲۵
عاشق آشفته دل از طعنه خامی نشود
دامن پاک کس آلوده بجامی نشود
می خور و سبحه و سجاده صد پاره بهل
مزغ زیرک ز پی دانه بدامی نشود
پیش مرغ دل ما کعبه و بتخانه یکیست
طایر سدره مقیم لب بامی نشود
صد ملامت ز بتان بینم و اینطایفه را
کم به بینم که مرا ذوق سلامی نشود
سوخت پروانه و شمع از رخ او یاد نکرد
هیچکس سوخته در آتش خامی نشود
عشق از خواجگی و بندگی آزاد بود
ورنه محمود گرفتار غلامی نشود
هرکه رفتار بتان دید چو اهلی عجبست
که سرش خاک ره کبک خرامی نشود
دامن پاک کس آلوده بجامی نشود
می خور و سبحه و سجاده صد پاره بهل
مزغ زیرک ز پی دانه بدامی نشود
پیش مرغ دل ما کعبه و بتخانه یکیست
طایر سدره مقیم لب بامی نشود
صد ملامت ز بتان بینم و اینطایفه را
کم به بینم که مرا ذوق سلامی نشود
سوخت پروانه و شمع از رخ او یاد نکرد
هیچکس سوخته در آتش خامی نشود
عشق از خواجگی و بندگی آزاد بود
ورنه محمود گرفتار غلامی نشود
هرکه رفتار بتان دید چو اهلی عجبست
که سرش خاک ره کبک خرامی نشود
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.