هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربه عاشقانه خود می‌گوید که با وجود دردها و رنج‌های عشق، باز هم به عشق روی آورده است. او از یادآوری معشوق و تأثیر عمیق آن بر روح و روان خود سخن می‌گوید و از ناله‌های ناشی از هجران شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۲۸

گرچه از عشق بتان صبر و دل و هوشم شد
باز عاشق شدم آن جمله فراموشم شد

هیچ سروی نگرفتم به بر از یاد قدش
که نه در خون دل آغشته در آغوشم شد

چاک دامان قبا بر زده از من چو گذشت
چاکها در دل از آن سرو قبا پوشم شد

دوش ساقی بیکی جرعه که در کارم کرد
سبحه رفت از کف و سجاده هم از دوشم شد

اهلی از تلخی هجران نکنی ناله که چرخ
نیش زد هرکه از او آرزوی نوشم شد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.