۱۸۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۴۰

عاشقان ره بسر گنج الهی دارند
بجز از بخت دگر هرچه تو خواهی دارند

پیش رندان به ادب باش که این سرمستان
صورت بندگی و سیرت شاهی دارند

عیب عاشق مکن از نامه سیاهی ایشیخ
بت پرستان چه غم از نامه سیاهی دارند

آشنایان محبت که نهنگان غمند
کی ز طوفان فنا فکر تباهی دارند

لعل جانبخش تو عاشق کشد و زنده کند
زنده و مرده بر این حال گواهی دارند

با وجود چو تو خورشید رخی کج نظران
چشم بر حسن رخ یوسف چاهی دارند

رنگ چون کاه تو اهلی نبود رو زردی
عاشقان آب رخ از چهره کاهی دارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.