هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر شوق و نیاز شاعر به معشوق است. او از عشق و دلدادگی سخن میگوید و چگونه این احساس او را از همه چیز بازداشته است. شاعر از غرور و ناز معشوق میگوید و چگونه عشق به او، همه کبر و ناز را درهم میشکند. همچنین، اشارهای به عرفان و معنویت دارد، جایی که معشوق بهگونهای توصیف میشود که حتی فرشتگان را به نماز وامیدارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی آن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
شمارهٔ ۷۵۱
مرا بکوی تو شوق از در نیاز آورد
بیا که شوق تو ما را ز کعبه باز آورد
چو لاله داغ بخود سوختم ز کوره عشق
مرا غم تو درین کوره گداز آورد
غرور حسن مه و سرو ناز بشکستی
شکست هرکه به پیش تو کبر و ناز آورد
خیال قبله روی تو آسمان چون بست
فرشته را بهوای تو در نماز آورد
نیازمند توام از درم چه میرانی
بخود نیامدم اینجا مرا نیاز آورد
لطیفه دگرست این نه حسن ایخواجه
که روی خاطر محمود در ایاز آورد
نبست زخم دل از بهر دلخوشی اهلی
ز روی غیر، در دل بهم فراز آورد
بیا که شوق تو ما را ز کعبه باز آورد
چو لاله داغ بخود سوختم ز کوره عشق
مرا غم تو درین کوره گداز آورد
غرور حسن مه و سرو ناز بشکستی
شکست هرکه به پیش تو کبر و ناز آورد
خیال قبله روی تو آسمان چون بست
فرشته را بهوای تو در نماز آورد
نیازمند توام از درم چه میرانی
بخود نیامدم اینجا مرا نیاز آورد
لطیفه دگرست این نه حسن ایخواجه
که روی خاطر محمود در ایاز آورد
نبست زخم دل از بهر دلخوشی اهلی
ز روی غیر، در دل بهم فراز آورد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.