۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۵۲

سرو قدان که دل از عاشق محتاج برند
یوسف از چاه برآرند و بمعراج برند

گلرخانی که برند از دل ما صبر و قرار
جان بی صبر مرا همره خود کاج برند

صبر و هوش و دل و دین رفت همین حالی ماند
که بیک عشوه مستانه بتاراج برند

دیده کز هجر کمان ابروی خود گشت سپید
کی بود کز پی تیرش سوی آماج برند

مرد منصوبه شطرنج جهان اهلی نیست
کاین حریفان دغل دست ز لیلاج برند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.