هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که در آن شاعر از فراق و دوری از معشوق شکایت میکند و از ناامیدی و تنهایی خود میگوید. او از بینام و نشانی خود در زندگی مینالد و از این میترسد که پس از مرگ کسی نامش را به یاد نیاورد. شاعر همچنین از سکوت و رنج درونی خود سخن میگوید و امیدوار است که دود دلش به آسمان برسد. در پایان، او از زیبایی و جذابیت معشوق میگوید و از باغبان میخواهد که در باغ را بگشاید تا آب سرو به خرام معشوق برسد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژهها و اصطلاحات قدیمی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند.
شمارهٔ ۷۵۴
بکوی دوست که از ما پیام خواهد برد؟
سلام ما که بدار السلام خواهد برد؟
چنین که نام و نشانم بزندگی محو است
چو بی نشان شوم از من که نام خواهد برد؟
بسوختم ز خموشی و عاقبت دانم
که دود دل علم من ببام خواهد برد
دلا، ز رشته جان دام دل منه که همای
بدام کس نفتد بلکه دام خواهد برد
هزار کس چو گل استاده نقد جان بر کف
صبا بحضرت او تا کدام خواهد برد
خرام او نگر ای باغبان و در بگشا
که آب سرو سهی زین خرام خواهد برد
ز فیض روح قدس بکر خاطر اهلی
دل از فرشته بحسن کلام خواهد برد
سلام ما که بدار السلام خواهد برد؟
چنین که نام و نشانم بزندگی محو است
چو بی نشان شوم از من که نام خواهد برد؟
بسوختم ز خموشی و عاقبت دانم
که دود دل علم من ببام خواهد برد
دلا، ز رشته جان دام دل منه که همای
بدام کس نفتد بلکه دام خواهد برد
هزار کس چو گل استاده نقد جان بر کف
صبا بحضرت او تا کدام خواهد برد
خرام او نگر ای باغبان و در بگشا
که آب سرو سهی زین خرام خواهد برد
ز فیض روح قدس بکر خاطر اهلی
دل از فرشته بحسن کلام خواهد برد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.