هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، بیانگر درد فراق و اشتیاق به معشوق است. شاعر از رنج دوری و انتظار برای دیدار یار میگوید و معشوق را به خورشیدی تشبیه میکند که دیگران در برابر تابش آن ناتوانند. همچنین، اشارهای به فنا شدن عاشق در راه معشوق دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۷۶۸
بر من خسته رقیبان چو گذر می آرند
می طپد دل که از آن مه چه خبر می آرند
زان شهیدان ترا دست در آغوش خودست
که خیال تو در اندیشه به بر می آرند
چشم خون ریز بپوشم ز رخت لاله صفت
گرم از کاسه سر چشم بدر می آرند
از تو چون سایه گریزند بتان هر طرفی
که تو خورشیدی و کم تاب نظر می آرند
سوخت از خوی تو اهلی چو دمی با تو نشست
پس حریفان تو چون با تو بسر می آرند
می طپد دل که از آن مه چه خبر می آرند
زان شهیدان ترا دست در آغوش خودست
که خیال تو در اندیشه به بر می آرند
چشم خون ریز بپوشم ز رخت لاله صفت
گرم از کاسه سر چشم بدر می آرند
از تو چون سایه گریزند بتان هر طرفی
که تو خورشیدی و کم تاب نظر می آرند
سوخت از خوی تو اهلی چو دمی با تو نشست
پس حریفان تو چون با تو بسر می آرند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.