هوش مصنوعی: این متن داستان یک عابد پارسا را روایت می‌کند که درگیر عشق و ملامت مردم شده است. او از اجتماع گریزان است و در بیابان و کوه‌ها به عبادت مشغول است. بقراط از او می‌پرسد چه اتفاقی افتاده و کسی توضیح می‌دهد که او گرفتار عشقی شده که از دستش رفته است. متن به زیبایی‌های پنهان در زیر ظواهر و نقش‌های دنیوی اشاره می‌کند و از معانی عمیق و عشق حقیقی سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

حکایت درویش صاحب نظر و بقراط حکیم

یکی صورتی دید صاحب جمال
بگردیدش از شورش عشق حال

برانداخت بیچاره چندان عرق
که شبنم بر اردیبهشتی ورق

گذر کرد بقراط بر وی سوار
بپرسید کاین را چه افتاد کار؟

کسی گفتش این عابدی پارساست
که هرگز خطائی ز دستش نخاست

رود روز و شب در بیابان و کوه
ز صحبت گریزان، ز مردم ستوه

ربوده‌ست خاطر فریبی دلش
فرو رفته پای نظر در گلش

چو آید ز خلقش ملامت به گوش
بگرید که چند از ملامت؟ خموش

مگوی اربنالم که معذور نیست
که فریادم از علتی دور نیست

نه این نقش دل می‌رباید ز دست
دل آن می‌رباید که این نقش بست

شنید این سخن مرد کار آزمای
کهنسال پروردهٔ پخته رای

بگفت ارچه صیت نکویی رود
نه با هر کسی هرچه گویی رود

نگارنده را خو همین نقش بود
که شوریده را دل بیغما ربود؟

چرا طفل یک روزه هوشش نبرد؟
که در صنع دیدن چه بالغ چه خرد

محقق همان بیند اندر ابل
که در خوبرویان چین و چگل

نقابی است هر سطر من زین کتیب
فرو هشته بر عارضی دل فریب

معانی است در زیر حرف سیاه
چو در پرده معشوق و در میغ ماه

در اوقات سعدی نگنجد ملال
که دارد پس پرده چندین جمال

مرا کاین سخنهاست مجلس فروز
جو آتش در او روشنایی و سوز

نرنجم ز خصمان اگر برتپند
کز این آتش پارسی در تبند
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت
گوهر بعدی:گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.