هوش مصنوعی: این شعر با تصاویر غنی و استعاره‌های عمیق، درد و رنج عاشقانه را به تصویر می‌کشد. شاعر از اشک‌های خونین، دل سوخته، و باران خون سخن می‌گوید که نماد رنج‌های درونی اوست. همچنین، اشاره‌ای به عشق و فداکاری دارد که با تصاویری مانند خونابه‌های دل مرغ سحر و شربت خون از چشم برهمن نشان داده شده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و ممکن است نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از ادبیات داشته باشد. همچنین، برخی تصاویر مانند خون و رنج ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۷۹۸

هرکه را از چشم تر اشکی بدامن میچکد
قطره خونی است گویی کز دل من میچکد

تا بسوزن دوستی میدوزم یکچاک دل
صدهزاران قطره خون از چشم سوزن میچکد

برق آه من سبب باشد گر از ابر بهار
قطره آبی گهی بر سرو و سوسن میچکد

غرقه در خون خودم شبها ز بس کز دود دل
بر سرم باران خون از بام و روزن میچکد

گل نه از باد هوا روید از آن خونابه ایست
کز دل مرغ سحر بر خاک گلشن میچکد

گرچه میگوید بقصد کشتم لعل تو تلخ
آب حیوان از لبت زان تلخ گفتن میچکد

گر بچشم خونفشان دم میزنی اهلی ز عشق
شربت خون نیز از چشم برهمن میچکد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.