هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که بر گذر از دنیا و تعلقات آن، عشق الهی، و پذیرش مرگ به عنوان بخشی از سفر روحانی تأکید دارد. شاعر از مخاطب میخواهد که از دلبستگیهای مادی و عیوب دنیوی بگذرد و به عشق حقیقی و معنویت روی آورد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در متن برای درک و تجربه نیاز به بلوغ فکری و شناختی دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با مضامین گذر از دنیا، عشق الهی، و مرگ ارتباط برقرار کنند.
شمارهٔ ۸۱۸
پایه معراج جان خواهی ز دنیا درگذر
پای در هفتم فلک نه و زمسیحا درگذر
دوش در مجلس چه خوش میگفت با پروانه شمع
گر سر مردن نداری از سر ما درگذر
تا نبرد غیرت یوسف ترا انگشت عیب
بازگیر انگشت و از عیب زلیخا درگذر
مردن اندر هجر خوش باشد نه در روز وصال
ای اجل کار است مارا با تو از ما درگذر
ای شب هجران مگر روز قیامت بگذری
سوختم از ظلمت آخر یا بکش یا درگذر
کی شود عاقل دل مجنون بکوشش ای حکیم
گر تو باری عاقلی از فکر سودا درگذر
لاف عشق، آنگه غم دنیا و دین نامردی است
مرد شو اهلی و از دنیا و عقبی درگذر
پای در هفتم فلک نه و زمسیحا درگذر
دوش در مجلس چه خوش میگفت با پروانه شمع
گر سر مردن نداری از سر ما درگذر
تا نبرد غیرت یوسف ترا انگشت عیب
بازگیر انگشت و از عیب زلیخا درگذر
مردن اندر هجر خوش باشد نه در روز وصال
ای اجل کار است مارا با تو از ما درگذر
ای شب هجران مگر روز قیامت بگذری
سوختم از ظلمت آخر یا بکش یا درگذر
کی شود عاقل دل مجنون بکوشش ای حکیم
گر تو باری عاقلی از فکر سودا درگذر
لاف عشق، آنگه غم دنیا و دین نامردی است
مرد شو اهلی و از دنیا و عقبی درگذر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.